"در کتاب های معتبر شما آمده که مَردی در حال طواف کعبه بود، در همان حال زن نامحرمی از کنارش عبور کرد و آن مَرد از روی عمد مزاحمتی برای زن ایجاد کرد! از قضا امیرالمؤمنین علی هم آنجا بود و آن مرد را در حال آن گناه دید و با دست ضربه ای به عنوان تنبیه به صورتش زد و مرد را مجازات کرد! مَرد درحالی که سخت ترسیده بود، همان طور که دستش روی صورتش بود برای شکایت از امیرالمؤمنین به سراغِ عُمربن خطاب رفت. عمربن خطاب جریان را پرسید و مَرد همه ماجرا را تعریف کرد. عمربن خطاب هم سری تکان داد و گفت: شکایتی مکن . چَشم خدا تو را دید و دست خدا تو را زد."


+ پسران دوزخ، فرزندان قابیل - مجید پورولی کلشتری


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها