عِمران خنجر را در پارچه می پیچد و می گوید: "تا خراسان چقدر راه است؟" 

پینه دوز به افقی دور نگاه می کند. "به حساب آنکه روزها در راه باشیم و شب ها اتراق کنیم، نزدیک هفت روز." 

"پس راهی نیست." 

پینه دوز لبخندی می زند و نگاهش می کند. "همین راه که در نظر تو اندک و کوتاه می آید، چه آدم ها که سال به سال، در دل، رفتنش را نیّت می کنند و در عَمَل، پاهایِ شان حتی یک قَدَم همراهیِ شان نمی کند. حدیثِ خراسان، حدیثِ شهرهای دیگر نیست جوان! حدیث اقبال است. اگرچه خانه علی بن موسی الرضا خانه خدا نیست؛ اما خانه کسی است که در دلش جز خدا نیست. خراسان بیشتر از آنکه حدیثِ مسافت و جاده و راه باشد، حدیثِ طَلَب است. باید امام بطلبد تا دل بخواهد و پا برود. اگر امام بخواهد، تمام راه ها به او ختم خواهد شد."


+ اقیانوس مشرق - مجید پورولی کلشتری


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها