مهدی که به بهانۀ درس، ما را گذاشت و رفت لندن و دیگر هم برنگشت. هرچند غر می زند و بدی هوا را می گوید، شاکی است از این که آسمان لندن همیشۀ خدا ابری است و او روزهای ابری دلش می گیرد اما این ها همه اش حرف است. هر وقت حالش گرفته است، نذری می کند و سفره ای می اندازد. یک روضۀ خانگی برای خودش راه انداخته آن جا. ظهر عاشورا هم قورمه سبزی می دهد. تازه از رنگ سبزی هایش پیداست که بیشتر سرخ شان می کند تا مجلسی تر شوند. غذای امام حسین برای مهدی غذا نیست، دواست.

 

+ رست خیز (کآشوب 2) - دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها